کتاب های منتشره

  • اقتصاد سیاسی
  • موضوعات اجتماعی

جستجوی موضوعات منتشر شده

۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

دهقانان زحمتکش ورس، در فقر و بدبختی به سر می برند

ورس از جمله ولسوالی های دور افتاده ی ولایت بامیان می باشد که قریه های ورزنگ، تسور، پجندور و لیگان آن هم سرحد با ولایت دایکندی می باشد. این مناطق از مرکز ولسوالی فاصله زیاد دارند و در صورتیکه بخت یاری کند و موتری پیدا شود باید هفت الی هشت ساعت راه رفت تا به مرکز ولسوالی رسید و اگر کدام مریضی عاجل مثل اپندکس یا تکلیف ولادی پیش آید مریض باید خود را به دست سرنوشت بسپارد و با زندگی وداع بگوید، البته مریضی که مربوط به خانواده زحمتکشان باشد که از ابتدایی ترین امکانات زندگی امروزی بی بهره اند، در حالیکه آنانیکه از صد راه چتل و کثیف سرمایه اندوخته اند در این مورد هیچ مشکلی ندارند.
اقتصاد این ولسوالی بر مالداری و زراعت استوار است. مالداری و زراعت نیز بستگی به مقدار بارندگی دارد. از آنجائیکه در فصل تابستان اکثراً خشکسالی می باشد، دهقانان نادار و فقیر و ستمدیده این ولسوالی از زمین خود حاصلی نمی گیرند که حداقل معیشت شان را تامین کرده بتوانند. در بهار که آب فراوان است، ولی چون دولت فعلی هیچ احساسی برای انجام خدمت به دهقانان زحمتکش را در ضمیر و روانش ندارد، آب این منطقه به دریای هلمند ریخته و پس از آن ایران را سیراب می کند، در حالیکه هم در هلمند، هم در نیمروز و هم در ولسوالی ورس، هزاران دهقان به خاطر خشکسالی، حاصل خوب بدست نمی آورند و زندگی را با فقر و مشقت میگذرانند.
 مردم ولسوالی ورس مثل سایر زحمتکشان افغانستان در فقر و بدبختی مطلق زندگی نموده و با وجود اینکه برای لقمه نانی شب و روز جان می کنند، با آن هم زندگی بخور نمیر شان را چرخانده نمیتوانند؛ لذا اکثر فامیل ها مجبور اند عزیزان و جوانان شان را به ایران روان کرده تا برای شان لقمه نانی پیدا کنند که برخورد کثیف آخوندهای ایران قصه هایی دارد که خوبست در یک فرصت دیگر از زبان خانواده های دهقان این منطقه انعکاس یابد.
 زنان دهقانان ورس نیز زنان با همت و شجاع اند و دوشادوش همسران شان در کارهای زراعی و مالداری و مرغداری سهم می گیرند و چشم براه کمکهای دیگران نیستند. آنان باور دارند که باید با پاهای خود شان راه بروند، فلهذا زنان این منطقه در کنار دهقانی در تولید صنایع دستی مثل نمد، برک، جوراب بافی، دستکش بافی، جاکت بافی، خامک دوزی وغیره مصروف هستند. با وجود این همه زحمت و کار، زنان دهقانان نیز در فقر بسر می برند، چون محصولات دستی ایکه این زنان غیور با هزار مشقت و سختی می سازند، از طرف پولداران این منطقه به قیمت ناچیز خریداری می شود و بعد در بازارهای بزرگ به قیمت بلند به فروش می رسد و فایدۀ اصلی را این پولداران به جیب خود می زنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر