کتاب های منتشره

  • اقتصاد سیاسی
  • موضوعات اجتماعی

جستجوی موضوعات منتشر شده

۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

چرا بعضی از انسان ها پولدار و بعضی فقیر اند؟


زحمتکش عزیز! آیا گاهی به این فکر کرده ای که چرا در تمام زندگی رنج می بری، زحمت می کشی، تلاش می کنی، عرق می ریزی، خون دل میخوری؛ اما وضعیت زندگی ات نه تنها خوب نمی شه بلکه هر روز بدتر هم میشه؟ آیا به این فکر کرده ای که چرا بعضی ها خیلی زیاد پول داره و هر چه که آرزویش را بکنه به آن میرسه، اما تو با وجود کار زیاد و عرق ریختن حتی نمی توانی شکم خود و زن و فرزندت را سیر کنی؟ شاید پیش خود فکر کرده باشی که او از پدر پدر پولداره و مه از اول فقیر به دنیا آمده ام و یا شاید هم خود را به شکلی قناعت بدهی.
ولی ای زحمتکش عزیز، فقط بدان که همۀ انسان ها هزاران سال پیش هنگامیکه هنوز زندگی ابتدایی داشتند، یکسان زندگی می کردند. پولدار و فقیری وجود نداشت. همه با هم شکار می کردند، میوه جمع آوری نموده و بالاخره غذا پیدا می کردند و همه باهم یکجا غذای به دست آمده را  با مزه نوش جان می نمودند، چون همه یک قسم کار می کردند و یک قسم غذا می خوردند.  انسان ها در آن زمان هیچ وقت به این فکر نمی کردند که حق دیگران را دزدی کنن یا از حق خود زیادتر بگیرن و بخورن، چون به همه غذا می رسید.
اما وقتی که وسایل شکار پیشرفته شد و یکتعداد از انسان ها توانستند که بیشتر از دیگران شکار نموده و غذای بیشتری پیدا نمایند و یک تعداد دیگر بنابر مریضی و یا محیط طبیعی و یا هم وسایل کهنه نتوانستند شکار بیشتر نمایند، همین جا بود که میان زندگی انسان ها تفاوت به وجود آمد. آنانی که غذای بیشتر به دست می آوردند و آن را تقسیم نمی کردند، آهسته آهسته ثروتمند شدند و آنانی که غذای کمتر و گاهی روزها هیچ غذایی پیدا نمی کردند فقیر ماندند. آنانی که ثروتمند شدند تلاش کردند تا بیشتر ثروتمند شوند و تصمیم گرفتند که غذای کم فقیران را نیز چور و دزدی کنند.
  زمانیکه انسان ها شروع به حق خوری میکنن؛ جنگ ها شروع میشه، کشت و کشتار شروع می شه و یکی دیگری را به برده گی و غلامی می گیره.
 تا مدت ها سیستم برده گی بین انسان ها وجود داشت و هر روز خون هزاران انسان در اثر ظلم و ستم برده دارها به زمین می ریخت. برده دارها مثل حیوانات بالای برده ها از صبح تا شام کار می کردند و در آخر وقت نان بسیار کمی به آنان میدادند. انسان های زیادی در زمان برده داری در اثر ظلم و گرسنگی از بین رفتند.
بعد از اینکه ظلم و ستم بر سر برده ها زیاد شد، برده ها دست به قیام زدند که مشهورترین این قیام ها، قیام اسپارتاکوس بود. برده ها توانستند با این قیام ها بالاخره برده داران را نابود کنند. پس از نابودی برده داران، اربابان و خان ها به میان می آید که پولدار هستند، زمین دارند، گاو وگوسفند و مالچر دارند و تمام زمین های این خان ها و اربابان توسط دهقانان و بزگران کشت و درو می شود. دهقانان فقیر هستند ولی خان ها ثروتمند اند. دهقانان به مشکل نان پیدا می کنند ولی گدام های اربابان همیشه پر از غله می باشد. دهقان ها شب و روز بر روی زمین کار می کنند، عرق می ریزند، دست ها و پاهای شان زخمی زخمی می شه، اما زیادترین فایده را خان ها و اربابان می برن. در این جوامع اکثریت فقیر جامعه را دهقانان می سازن و اقلیت آن را کسانی می سازن که خودشان هیچ سهمی در کشت و کار ندارند، اما بیشترین گندم، جو، جواری، میوه و سبزی را آنان می گیرن.
به همین شکل در شهر ها نیز سرمایه دار کارخانه می سازه و پارک های صنعتی تاسیس می کنه. تعداد این سرمایه داران کم ولی تمام سهولت، امکانات، خانه های لوکس، نان خوب، لباس عالی، شفاخانه های مجهز، موترهای فیشنی  از آنان است. در مقابل کارگران که اکثریت را در  شهرها می سازن، نه کارخانه دارن، نه خانۀ خوب، نه لباس عالی و فرزندان شان از مریضی های بسیار خفیف می میرند، به خاطریکه پول ندارند تا دوا بخرند. کارگران بیشتر از سرمایه داران کار می کنن، شب و روزکار می کنن، دست های شان همیشه چرب و کثیف می باشه و همیشه پشت ماشین ایستاد می باشن، در حالیکه سرمایه دارا فقط نظارت می کنن و روز و شب شان به تفریح و مهمانی در هوتل های لوکس تیر میشه.  سرمایه داران به خاطری پول دار هستن که از نیروی کار کارگرا به شکل بی رحمانه استفاده می کنن، حق اصلی آنانرا نمی دهند و از معاش اصلی آنان دزدی می کنن. سرمایه دارا از بیکاری کارگرا استفاده غیر انسانی می کنن و از آنان می خواهند که در شرایط  سخت و با معاش کم کار کنن، در صورتیکه کارگرا حق اصلی یعنی معاش اصلی خود را تقاضا کنن، سرمایه داران آنان را از کار می کشن و همین جاست که سرمایه دار روز به روز پولدارتر میشه و کارگر روز به روز فقیرتر میشه.
حالا این مربوط به کارگران است که تا آخر می خواهند فقیر باشند یا می خواهند از فقر و تنگدستی خود را بیرون بکشند. اگر سر به زیر برای سرمایه دار کار کنن، هیچ وقت از فقر بیرون شده نمی توانن و اولاد شان نیز در فقر زندگی خواهد کرد، ولی اگر متحد شون، همدست شون، همصدا شون و هر کارگر، کارگر دیگر را برادر و خواهر خود فکر کنه و از حقوق یکی دیگه دفاع کنن و نگذارن که سرمایه دار حق اصل آنان را دزدی کنه، بالاخره روزی میرسه که دیگه فقر در زندگی کارگر دیده نشه و تمام انسانها زندگی برابر پیدا کنن. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر