کتاب های منتشره

  • اقتصاد سیاسی
  • موضوعات اجتماعی

جستجوی موضوعات منتشر شده

۱۳۹۶ اسفند ۱۴, دوشنبه

ترس، قامت دیوارهای استنادی کابل را برافراشته است




نشریۀ زیار (نوشته از هیواد)


«برجر»، «بانکر»، «گارد تاور» و «آلاسکا» نام دیوار هایست که «مقامات» برای مصوونیت شان در مقابل حملات احتمالی از آنها استفاده می کنند. پس از اشغال افغانستان در سال 2001 توسط اشغالگران غربی، استفاده از موانع کانکریتی برای حفظ مصوونیت در افغانستان به یک فرهنگ مبدل شد و حال پس از 16 سال با افزایش حملات انتحاری 173 نقطه عمده کابل و ده ها نقطه دیگر این شهر توسط موانع ده تُنی مسدود شده است.  

راه های منتهی به ریاست جمهوری، ریاست اجرائیه، پارلمان، وزارت خانه ها، سفارت خانه ها، خانه های شخصی قومندانان تنظیم های جهادی، مساجد جامع به طور کلی  مسدود است که چهرۀ شهر را به یک دژ تمام عیار نظامی تبدیل کرده است. انسداد جاده های اصلی کابل باعث ایجاد ترافیک سنگین در سایر نقاط این شهر شده است. از این­جهت مردم روزانه به هزار و یک مشکل روبرو اند. مریض به وقت به شفاخانه نمیرسد (یکبار هم مریضی در راه بندی پل محمود خان پیش از رسیدن به شفاخانه جان داد.)، مردم یک سوم عمر شان را در راه بندی های ایجاد شده از سوی زورمندان می­گذرانند، افسردگی در روان مردم چادر پهن کرده است، مدیریت زمان وجود ندارد و هزاران مشکل دیگر. در مقابل هم نمی­شود از دستگاه حکومت گلایه سر داد چون حکومت نه از مردم است و نه هم در انتخاب آن نقش  چندانی داشته اند. باشنده های این شهر به عنوان کالا های یک­بار مصرف نزد حاکمان آن بیشتر ارزش ندارد و به گفتۀ عام، مردم بیچارۀ ما در جمع کالا های مصرفی به شمار میروند.

ترس ایجاد شده در روان ارباب چپاول باعث شده تا در قیمت و قامت دیوار های استنادی تغییرات زیادی به­وجود بیاید، با سرازیر شدن نیرو های خارجی در افغانستان قیمت یک دیوار دو متری استنادی از 1000-1200 دالر بود، ولی با فرارسیدن سال 2014 که نقش حضور نیروهای خارجی تغییر کرد، قیمت این دیوار ها تا 600 دالر کاهش یافت ، ولی قامت آن ها حتی تا 6 متر نیز بلند شد. برافراشته شدن قامت دیوار های استنادی بیش­تر نمایان­گر فاصله میان مردم و حکومت می­باشد.

آمار دو سالۀ اتحادیۀ شرکت های ساختمانی افغانستان نشان می­دهد که  25 تا 30 شرکت تولید دیوار های استنادی در شهر کابل و ده ها شرکت تولیدی این دیوار ها در ولایات مختلف کشور مصروف فعالیت اند که ماهانه هر شرکت 800 تا 1000 دیوار استنادی تولید می­کند. بنابرین از دوسال به این طرف تنها در کابل 281000 دیوار استنادی تولید شده است. به­گونۀ مثال تنها در اطراف پارلمان به ارزش 58 ملیون افغانی دیوار استنادی وجود دارد.

پس از حمله بر چهارراهی زنبق، وزارت داخله طرح جدید امنیتی اش را در کابل اعلام کرد، نزدیک به 100 ایست بررسی مجهز با سگ های «کی 9» در بسیاری نقاط کابل افراز شدند، امااین پوسته ها نه­تنها کوچک­ترین تغییری در وضعیت امنیتی شهر به وجود نیاورده، بلکه ازدحام ترافیکی را به مرز انفجار رسانیده است، مثلاً قبلاً اگر یک مسیر 5 دقیقه­ یی را در نیم ساعت می پیمودیم، حالا همان فاصله را در یک و نیم ساعت باید طی نمائیم.

بازهم مردم اسیر در دست حکمروایان، قربانیان اصلی این مشکل اجتماعیست، چراکه سردمداران حاکم در قدرت نه از میان مردم برخاسته اند و نه هم در برابر رفع مشکلات بی پایان توده ها احساس مسئولیت میکنند و فقط بلد اند که خودشان را از گزند خشم و نفرت توده ها در عقب دیوار های سمنتی پنهان بسازند.

۱۳۹۶ اسفند ۱۲, شنبه

کابل، شهر آلوده و نفس گیر



نشریۀ زیار (نوشته از نیما)


هوا، صدا، آب و خاک از جمله آلودگی­های محیط زیستی­ست که زندگی باشنده­های کابل را در متن فاجعه قرار داده است. کوچه های تاریک و باریک این­شهر مخصوصاً در شب­های سرد زمستان چنان دود آلود و ملوث است که قدرت نفس­کشیدن را از آدم می گیرد، با هربار نفس کشیدن این­تنها اکسیجن نیست که تنفس می­شود، بلکه ده ها عنصر زهری دیگر از جمله ذرات سرب  نهفته در مواد سوخت وسایط نقلیه با هر نفس کشیدن وارد شش های ما می گردد. به همین دلیل است که مرگ و میر ناشی از هوای بد هر روز افزایش یافته و روزانه صد ها تن با مشکلات حاد تنفسی مواجه می گردند. علاوه بر آن تراکم نفوس یکی دیگر از عوامل آلودگی زیست محیطی شهر کابل می باشد که متاسفانه به دلیل فقر و بدبختی گسترده در ولایات کشور و تشدید جنگ های غیر عادلانه و ارتجاعی، هزاران تودۀ بیچاره و فقیر ما را وادار به اسکان در کمپ های فرسودۀ اطراف شهر کابل نموده است. نباید از یاد برد که فشار های ظالمانۀ دولت مرتجع پاکستان بر مهاجرین نیز افزون بر مشکل گردیده و روزانه ده ها خانواده ناگذیر به ترک پاکستان گردیده و چاره ای جزء سکونت در کمپ های اطراف کابل ندارند. 

به اساس گزارش نیویارک تایمز و تحقیق بانک انکشاف آسیایی میزان آلاینده­ها در فضای کابل از 350 مایکروگرام در مترمکعب که حد معتدل آن است به بیشتر از 1000 مایکروگرام در مترمکعب رسیده است که در سال جاری، 2287 تن از باشنده­های این شهر را به کام مرگ کشانده است. 

کابل، با بیشتر از 5 میلیون باشنده پر تراکم ترین نقطه افغانستان ا­ست. این شهر 22 ناحیه دارد و در هر کیلومتر مربع آن بطور اوسط 7907 تن زندگی می کند. بیش از 600 هزار واسطه نقلیه که تیل بی کیفیت میسوزاند نیز در این شهر تردد دارد. سوخت های غیرمعیاری مثل تیل بی کیفیت، تایر، زغال سنگ، چوب و استفاده از انرژی های فوسیلی در تسخین و صنعت همه اینها ممیزه های بارز آلود­گی هوا می­باشد.

در سال­های قبل برای مبارزه با آلود­گی هوا در کابل و شهرهای بزرگ، اداره­ای تحت عنوان محیط زیست ایجاد شد و مسوولیت ریاست این اداره را به مصطفی ظاهر نواسه ظاهر شاه سپردند. آقای ظاهر هم ریاست محیط زیست را برایش گاو شیری ساخت و تا دست اش توان داشت شیرش را دوشید. او باری برای این­که به­قول معروف «نام کشی» کند و در سرخط رسانه­ها قرار بگیرد اقدام به غرس چند نهال سوزنی برگ (ناجو) کرد که در تصفیه هوا کوچکترین نقشی ندارد. این اداره کوچکترین اقدام موثری برای تغییر وضعیت ناهنجار و به شدت بحرانی محیط زیست نکرده است.

با روی کار آمدن حکومت «وحدت ملی» هم در این زمینه کوچکترین کاری نشد. فضای سیاست زده این شهر در محراق توجه حاکمان محکوم این شهر بی­شتر نقش بست و مسایل به­اصطلاح ریز و خورد از اولویت­های این حکومت پس­پا زده شد. حتی در بودجه سال 1397 نیز برای ساخت تمام زیربنا ها، محیط زیست و صحت 166 میلیون دالر تخصیص داده اند و این درحالیست که تنها برای مصارف و امتیاز­های ارگ، سپیدار، شورای امنیت و اداره امور 200 میلیون دالر پیش­بینی کرده اند.
 کلام آخر اینکه در کنار نا امنی، فقر، بیکاری، مشکلات روانی و سیاست زدگی؛ آلودگی هوا نیز یکی از چالش های عمده در مقابل توده های بیچاره ای این شهر قرار دارد که روز و شب سرگردان در پشت لقمه­ای نان کنار جاده ها به کفاشی، بولانی فروشی، دکه داری و ده ها کسب این چنینی میپردازند و مثل همیشه قربانیان اصلی این مرگ تدریجی هم اینان خواهد بود و غرامت این وضعیت را هم همین طبقه خواهد پرداخت.