نشریۀ زیار (نوشته از
نیما)
هوا، صدا، آب و خاک از
جمله آلودگیهای محیط زیستیست که زندگی باشندههای
کابل را در متن فاجعه قرار داده است. کوچه های
تاریک و باریک اینشهر مخصوصاً در شبهای سرد زمستان چنان
دود آلود و ملوث است که قدرت نفسکشیدن را از آدم می گیرد، با هربار نفس کشیدن اینتنها
اکسیجن نیست که تنفس میشود، بلکه ده ها عنصر زهری دیگر از جمله ذرات
سرب نهفته در مواد سوخت وسایط نقلیه با هر
نفس کشیدن وارد شش های ما می گردد. به همین دلیل است که مرگ و میر ناشی از هوای بد
هر روز افزایش یافته و روزانه صد ها تن با مشکلات حاد تنفسی مواجه می گردند. علاوه
بر آن تراکم نفوس یکی دیگر از عوامل آلودگی زیست محیطی شهر کابل می باشد که
متاسفانه به دلیل فقر و بدبختی گسترده در ولایات کشور و تشدید جنگ های غیر عادلانه
و ارتجاعی، هزاران تودۀ بیچاره و فقیر ما را وادار به اسکان در کمپ های فرسودۀ
اطراف شهر کابل نموده است. نباید از یاد برد که فشار های ظالمانۀ دولت مرتجع
پاکستان بر مهاجرین نیز افزون بر مشکل گردیده و روزانه ده ها خانواده ناگذیر به
ترک پاکستان گردیده و چاره ای جزء سکونت در کمپ های اطراف کابل ندارند.
به اساس گزارش نیویارک
تایمز و تحقیق بانک انکشاف آسیایی میزان آلایندهها در فضای کابل از
350 مایکروگرام در مترمکعب که حد معتدل آن است به بیشتر از 1000 مایکروگرام در
مترمکعب رسیده است که در سال جاری، 2287 تن از باشندههای این شهر را
به کام مرگ کشانده است.
کابل، با بیشتر از 5
میلیون باشنده پر تراکم ترین نقطه افغانستان است. این شهر 22 ناحیه
دارد و در هر کیلومتر مربع آن بطور اوسط 7907 تن زندگی می کند. بیش از 600 هزار
واسطه نقلیه که تیل بی کیفیت میسوزاند نیز در این شهر تردد دارد. سوخت های
غیرمعیاری مثل تیل بی کیفیت، تایر، زغال سنگ، چوب و استفاده از انرژی های فوسیلی
در تسخین و صنعت همه اینها ممیزه های بارز آلودگی هوا میباشد.
در سالهای قبل برای
مبارزه با آلودگی هوا در کابل و شهرهای بزرگ، ادارهای تحت عنوان محیط زیست ایجاد
شد و مسوولیت ریاست این اداره را به مصطفی ظاهر نواسه ظاهر شاه سپردند. آقای ظاهر
هم ریاست محیط زیست را برایش گاو شیری ساخت و تا دست اش توان داشت شیرش را دوشید.
او باری برای اینکه بهقول معروف «نام کشی» کند و در سرخط رسانهها
قرار بگیرد اقدام به غرس چند نهال سوزنی برگ (ناجو) کرد که در تصفیه هوا کوچکترین
نقشی ندارد. این اداره کوچکترین اقدام موثری برای تغییر وضعیت ناهنجار و به شدت
بحرانی محیط زیست نکرده است.
با روی کار آمدن حکومت
«وحدت ملی» هم در این زمینه کوچکترین کاری نشد. فضای سیاست زده این شهر در محراق
توجه حاکمان محکوم این شهر بیشتر نقش بست و مسایل بهاصطلاح ریز و
خورد از اولویتهای این حکومت پسپا زده شد. حتی در بودجه
سال 1397 نیز برای ساخت تمام زیربنا ها، محیط زیست و صحت 166 میلیون دالر تخصیص
داده اند و این درحالیست که تنها برای مصارف و امتیازهای ارگ، سپیدار،
شورای امنیت و اداره امور 200 میلیون دالر پیشبینی کرده اند.
کلام آخر اینکه در کنار نا امنی، فقر، بیکاری، مشکلات
روانی و سیاست زدگی؛ آلودگی هوا نیز یکی از چالش های عمده در مقابل توده های بیچاره
ای این شهر قرار دارد که روز و شب سرگردان در پشت لقمهای نان کنار جاده ها به کفاشی،
بولانی فروشی، دکه داری و ده ها کسب این چنینی میپردازند و مثل همیشه قربانیان
اصلی این مرگ تدریجی هم اینان خواهد بود و غرامت این وضعیت را هم همین طبقه خواهد
پرداخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر