کتاب های منتشره

  • اقتصاد سیاسی
  • موضوعات اجتماعی

جستجوی موضوعات منتشر شده

۱۳۹۲ بهمن ۱۴, دوشنبه

معارف در ولسوالی ورس، نمونه ای از غارت میلیاردها دالر

محمدامير تابش

چند باری است که به مناطق مرزی ورس سفر می کنم. این مناطق در کنار دریای هلمند واقع شده اند. باری که به این مناطق سفر کردم با فقر، تنگدستی، محرومیت و زندگی پر درد مردم این مناطق مرا به وحشت انداخت. ولی به اشتباه فکر می کردم که این مردم محروم و فقیر نمایندگانی در سطح بلند حکومت و پارلمان دارند که حتماً به آنان رسیدگی می نماید، لذا چیزی بر کاغذ ننوشتم.

 به سلسله همین مسافرت بعد از مدتها دوباره به این مناطق رفتم. وضعیت نسبت به قبل بدتر شده بود. با وضعیت مردمان این منطقه به خوبی می توان فهمید که میلیاردها دالری که قاتلان زحمتکشان افغانستان به دولت کنونی داده است، چگونه غارت شده است. این بار به باورم تبدیل شد که آنان که ادعای نمایندگی  این مردم ستمدیده را سر می دهند، فقط بلدند بر هویت قومی آنان سوداگری کنند و خود به چوکی های بلند دولت رسیده، چور و چپاول کنند، شهرک بسازند، کارخانه بسازند و تلویزیون و شرکت آباد کنند.

برای دیدن دوستم که در مکتب ورس معلم زحمتکش و مردم دوست است، به مکتب ابتدائیه نغبلگ رفتم. این مکتب که از مرکز ورس در فاصله دورتری واقع است و در آن در حدود 150 تن دانش آموز مصروف فراگیری علم و دانش هستند، در وضعیت ناهنجار قرار داشت. با دیدن این مکتب، باور تان بیاید قصه ها و رویدادهای تاریخی که 2 هزار سال قبل گذشته اند، در ذهنم مجسم شد. مکتبی زیر پلاستیک ها با یک تخته سیاه که شاید نشانی از قرن هژدهم باشد. وضعیت ناهنجار این مکتب کافی است که دولتمردان کنونی روزی در محکمه مردمی به زحمتکشان افغانستان پاسخ بگویند.

از تخته سیاه گفتم. در این مکتب برای 150 دانش آموز تنها یک تخته سیاه موجود است که میان صنف ها به نوبت استفاده می شود. هر ده دقیقه بعد این تخته به صنف دیگر انتقال داده می شود. در همین حال ستون خیمه نیز شکسته است و این ستون شکسته نیز باید از طرف دانش آموزان به نوبت ده دقیقه محکم گرفته شود. تمام شاگردان زیر خیمه های کنده و فرسوده بالای زمین نمناک نشسته و درس می خوانند.
  

این مکتب نمونه واضح غارتگری دولتمردان کنونی است. این مکتب نمونه زحمتشکی فرزندان زحمتکشان است، زحمتکشانی که از طرف سرمایه داران و ثروتمندان به نام تنبل توهین و تحقیر می شوند. این فرزندان زحمتکشان زیر همین خیمه فرسوده، بر زمین نمناک، با ستون شکسته، با یک تخته سیاه، درس می خوانند تا چشم های شان روشن شود و غارتگران را تشخیص کرده، حساب شان را بخواهند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر