تعدادی زیادی از زحمتکشان کشور ما مصروف انجام کار های سخت با مزد ناچیز هستند که این سختی کار فزیکی حتا سبب می شود که جان های شیرین خود را از دست بدهند. زحمتکشان کشور ما که
در بخش های گوناگون استعداد درخشان دارند و چرخ زندگی کشور ما همین اکنون به دست
آنها به حرکت درآمده است، با وجودی که عرق می ریزند و با دست های ترکیده و مزد
ناچیز و کار طاقت فرسا نان بدست می آورند، برای زنده ماندن هزار ویک سخن زشت و ناپسند و توهین و تحقیر را
قبول کرده، برای کسانی که با هزار حیله و نیرنگ برای خود زندگی مافیایی ساخته و در قصرهای افسانه ای که روزی خوابشرا هم
ندیده بودند، زندگی می کنند، کار می کنند، خود در نهایت فقر و تهیدستی بسر می
برند.
برای اینکه زحمتکشان از این رنج و ستم نجات پیدا کنند، بلند
بردن سطح آگاهی و همبستگی آنان بسیار مهم است. در قدم اول باید زحمتکشان کشور ما
به این آگاهی برسند که اگر آنها کار نکنند، چرخ زندگی متوقف می شود، اگر آنها کار
نکنند و عرق نریزند سرمایه داران و غارتگران به ثروت نمی رسند، آنها باید بفهمند
که سرمایه داران و سائر غارتگران به کار آنها نیاز دارند و بدون زحمتکشی آنها
ابداً نمی توانند زندگی افسانه ای داشته باشند. همین گونه زحمتکشان باید بدانند که
نیروی اصلی جامعه آنها هستند، پس آنها
بیشتر از دیگران حق دارند زندگی مرفه و آرام داشته باشند. اما تنها آگاهی مهم
نیست، همبستگی برای نجات از این همه جور و ستم بسیار اهمیت دارد. زحمتکشان کشور ما
با این دو عنصر مهم (آگاهی و همبستگی) می توانند برای نجات از هر نوع ستمگری
مبارزه کنند و به رفاه و حقوق خود برسند.
در صورتیکه ما زحمتکشان به آگاهی و همبستگی خود توجه نکنیم،
ثروتمندان و غارتگران خارجی و داخلی ما را بیش از پیش به فقر می رانند و چپاول می
کنند. همین اکنون نزدیک به دو میلیون طفل عزیز کشور ما که در چهره های خسته شان دنیای از امید می
درخشد، به صورت خستگی ناپذیر کار می کنند، زیرا اگر کار نکنند، از گرسنگی میمیرند.
این کودکان تنها و تنها با آگاهی و همبستگی ما زحمتکشان به حقوق انسانی شان، آن
طوریکه لازم است، رسیده می توانند. همین گونه، ما تنها و تنها با آگاهی و همبستگی
خود می توانیم سرنوشت معلمان زحمتکش و ناداری چون سایره را عوض کنیم.
معلم سایره چرا در مزار شریف مجبور شد که به خاطر زنده
ماندن چهار جگرگوشه دیگرش، دختر شیرخواره خود را
در بدل 14000 افغانی به فروش برساند؟ مگر علتش این نیست که ما زحمتکشان
هنوز به آگاهی و همبستگی نرسیده ایم. نبود
آگاهی ما و نبود همبستگی ما سبب شده است که غارتگران، ما را بیشتر غارت کنند، که
چپاولگران، ما را بیشتر چپاول کنند، که قاتلان، ما را بیشتر بکشند، که سوداگران
بیشتر ما را فقیر و نادار بسازند.
این ستم و جنایت و بی عدالتی را وقتی از بین برده می توانیم
که زحمتکشان درد دیده و ستمدیده کشور ما
اول باید آگاه شوند که راه نجات شان فقط و فقط همبستگی است و بعد با همبستگی در
راه نجات از ستم های گوناگون مبارزه کنند. این کار یک نفر و دو نفر و یک جمع نیست،
بلکه کار تک تک زحمتکشان ستمدیده است و باید برای آن گام های استوار برداشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر