در مقالۀ «زحمتکشان کیانند» روشن شد که زحمتکشان شامل کارگران، دهقانان، اهل حرفه و پیشه وران اند. اینان در افغانستان 95 درصد فراد جامعه را می سازند، شب و روز کار می کنند و برای ادامۀ زندگی فرد فرد جامعه، به ساختن بیل، کلنگ، لوازم برقی، لباس، کفش، کلکین، دروازه، میز، چوکی، قلم، کتابچه، خانه، هوتل، مکتب، دکان و بالاخره هرچه در اطراف تان می بینید، مصروف می باشند. گندم، جو، جواری، برنج، لوبیا، نخود، انواع میوه و انواع سبزی تولید می کنند، به تربیۀ بز، گوسفند، اسب ، قاطر، مرغ و فیل مرغ مصروف اند. با نگاه سرسری می توان مشاهده کرد که اگر زحمتکشان یک روز از کار دست بردارند، حرکت جامعه به گل نشسته و کسی نان خوردن خود را پیدا کرده نمی تواند. پس حیات و نفس فرد فرد اعضای جامعه به کار و عرقریزی زحمتکشان بستگی دارد.
اما با اینکه زحمتکشان اکثریت جامعه را می سازند(در افغانستان 95 درصد) و با خون و عرق خود چرخ زندگی را به جولان در می آورند، اما هیچ یک از آنان در بخش دولتی و بخش خصوصی در قدرت سهمی ندارند. در حکومت هیج کارگر، دهقان، نجار، آهنگر... و یا فرزندان شان وزیر، معین، رئیس عمومی و مدیر عمومی شده نمی توانند. هیچ یک از اینان در پارلمان وکیل نبوده، کرزی در انتسابی های مشرانو جرگۀ خود هیچ یک از اینان را لست نمی کند، در شورا های ولایتی نه خود را کاندید می کنند و نه برنده می شوند. هیچ یک از اینان در سارنوالی، وزارت عدلیه و محاکم مرکز و ولایات صاحب مقام و چوکی نیستند، در انجو ها و کمپنی های خصوصی و امنیتی سهامدار، رییس، مدیر و یا معاون مدیر بوده نمی توانند.
زحمتکشانی که در این بخش ها استخدام می شوند، دریور، آشپز، مستخدم و کارگر بوده که معاشی بالاتر از ده هزار افغانی ندارند. به این صورت می بینیم که زحمتکشان عرق می ریزند و حاکمان از آن کیف می کنند. اینکه زحمتکشان که نمایندۀ 95 درصد افراد جامعه اند، چه وقتی قادر به گرفتن قدرت خواهندشد، مربوط به آگاهی و تشکل پذیری آنان است که در آن صورت از زور و توان خود با خبر شده با به حرکت در آوردن 95 درصد اعضای جامعه به قدرت دست خواهند یافت. این را تاریخ در چند نقطۀ از جهان به اثبات رسانده و ممکن نیست بار دیگر تجربه نشود.
با این که زحمتکشان طی سالها تلاش، تشکل و آگاهی قادر می شوند که قدرت را به دست گیرند، اما این کار آسانی نیست، چون پنج درصد از افراد جامعه که ثروت های شهر و ده را در اختیار دارند، صاحب ارتش، پولیس، محکمه، زندان، قانون و رسانه های جمعی اند. دولت های قدرتمند جهان از آنها حمایت می کنند. لذا دست یافتن 95 درصد اعضای جامعه به قدرت و سرنگون کردن حاکمان ظالم و مستبد کار ساده ای نیست. زحمتکشان برای رسیدن به چنین هدفی باید سالها تلاش کنند تا قادر به جاگزینی قدرت 95 درصد اعضای جامعه به جای 5 درصد غاصبان قدرت شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر